قرآن کریم میفرماید: «فلولا نفر من کلّ فرقة طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم».
بحث ما درباره این مسأله است که مبلغ دین که قصد عملکردن به این آیه را دارد، با چه چالشهای فکری در جهان معاصر روبهروست؟ طبعاً آشنایی با این چالشها نتایج و لوازمی دارد که به آنها نیز اشاره خواهیم کرد. البته پاسخ به این شبهات در جای دیگر مطرح شده و ما بهصورت تفصیلی به این موضوع پرداختهایم که در یک جلسه امکان این امر نیست و در این جلسه فقط در مقام بیان اصل مسأله هستیم. ضمن آنکه توقع از طلاب نیز این است که خودشان در اینباره تحقیق و مطالعه نمایند؛ چون در هر حال اگر قصد تبلیغ داشته باشند، کم و بیش با این مسائل روبهرو خواهند شد.
در یک تقسیمبندی کلی، دو چشمانداز مختلف میتواند پیش روی ما باشد:
اول: چالشهای فکری مبلغ دین که با غرب مواجه میشود.
دوم: چالشهای فکری معاصر در جهان اسلام.
چالشهای فکری مسلمانان غرب نشین
وقتی یک مسلمان به غرب میرود، با مکاتب فکری قوی و در عین حال متفاوتی روبهرو میشود که اولاً از آزادی بیان برخوردارند و ثانیاً به دلیل سهلالوصول بودن وسایل ارتباط جمعی، هرکس میتواند افکار و آرای خود را بهراحتی تبلیغ کند. از همین رو وقتی وی با این پدیدهها روبهرو میشود، در مقابل این تمدن فکری بزرگ احساس ضعف میکند. حتی یک طلبه نیز ممکن است به این فکر بیفتد که ما در حوزه علمیه با چنین چیزهایی روبهرو نیستیم و مقهور این وضعیت فکری شود.
این جریانهای قوی فکری انواع شبهات را برای مسلمانان ایجاد مینماید و امواج شبهات در غرب، بهصورت انبوه منتشر میشود. پولهای هنگفتی برای انتشار این افکار خرج میشود و بعضی مراکز بهطور شبانهروز و با روشهای مختلف، از طریق وسایل ارتباط جمعی، این شبهات را به مردم پمپاژ میکنند. درحقیقت این شبهات در حجم وسیع بهصورت کاملاً آماده و منظم در دسترس مردم قرار میگیرد و مردم را تحت تأثیر خود قرار میدهد. من در سفرم به آمریکا مشاهده کردم که در دانشگاههایی که شرقیها حضور دارند، توجه روشنی به برخی از شبهات خاص وجود دارد. این شبهات بیش از همه حول این محورها دور میزد: